داستانهای کوتاه و پندآموز ( فن معلمی )

✨﷽✨

✅داستان کوتاه و پندآموز

مراسم عروسی بود پیرمردی در گوشه سالن تنها نشسته بود که داماد پیشش آمد و‌ گفت: سلام استاد آیا منو می‌شناسید. معلم بازنشسته جواب داد: خیر عزیزم فقط می‌دانم مهمان دعوتی از طرف داماد هستم. و داماد ضمن معرفی خود گفت: چطور آخه مگه میشه منو فراموش کرده باشید

یادتان هست سال‌ها قبل ساعت گران قیمت یکی از بچه‌ها گم شد و شما فرمودید که باید جیب همه دانش‌آموزان را بگردید و گفتید همه باید رو به دیوار بایستیم و من که ساعت را دزدیده بودم از ترس و خجالت خیلی ناراحت بودم که شما ساعت را از جیبم بیرون می‌آورید و جلوی دیگر معلمین و دانش‌آموزان آبرویم را می‌برید، ولی شما ساعت را از جیبم بیرون آوردید ولی تفتیش جیب بقیه‌ی دانش‌آموزان را تا آخر انجام دادید و تا پایان آن سال و سال‌های بعد در اون مدرسه هیچ کس موضوع دزدی ساعت را به من نسبت نداد و خبردار نشد و شما آبروی من را نبردید. استاد گفت: باز هم شما را نشناختم! ولی واقعه را دقیق یادم هست ... چون من موقع تفتیش جیب دانش‌آموزان چشم‌هایم را بسته بودم.

💥تربیت و حکمت معلمان، دانش‌آموزان را بزرگ می‌نماید. درود بفرستیم به همه معلم هایي كه با روش درست و آموزش صحيح هم بذر علم و دانش را در دل و جان شاگردان مي كارند و هم تخم پاكي و انسانيت و جوانمردي را.

‌‌🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد!

خوشبختی

خوشبختی چیست ؟

خوشبختی چیزی نیست که بخواهیم آنرا
به تٓمٓلُّک خود دٓرآوریم خوشبختی کیفیتِ تٓفٓکُّر است.حالٓتِ روحی‌ ماست‌؛
خوشبختی وابٓسته به جهان دٓرون ماست. در این روز زیبا بهاری سرای قلب خود را پاک کن.سینه از بهر محبت چاک کن
شادباش و دیگران را شادکن
باغ دل با نام حق آباد کن
دوست خوب،مهربانم قلبتون مملو از عشق و خوشبختی.
زندگیتان سرشار از نیکی و امید باشد.

ادبیات فارسی (مقایسه کنایه و ضرب المثل)

تفاوت های کنایه و ضرب المثل

🔽🔽🔽🔽

۱- کنایه اغلب شکل مصدری دارد یعنی قابل تبدیل شدن به جمله است. مثال:

«موی دماغ کسی شدن» می توان گفت: موی دماغ من شده است.

به عبارتی کنایات، افعال گروهی هستند که در جایگاه گزاره ی جمله قرار

می گیرند و نهاد می خواهند.

مثال: «دست از پا خطا کردن» که در جمله ی کامل به همراه نهاد

می آید: علی هنگام رانندگی، دست از پا خطا میکند. در حالی که اغلب مثل ها خود جمله ی کامل هستند.

۲- کنایه ها اغلب جنبه ی پند و اندرزی ندارند ولی مثل ها اغلب دارای نصیحت و پند هستند چرا که حاوی نکات اخلاقی هستند.

۳- مثل ها ؛ ریشه، سرگذشت و داستان و قصه ی تاریخی در پیشینه ی خود دارند ولی کنایه ها ندارند.

۴_از کنایه ها مفهوم دور آن مورد نظر است ولی در مثل ها اغلب مستقیم به

معنی آن اشاره می شود.

۵_ ممکن است در ساخت مثل، یکی از واژه های اصلی، کنایه باشد اما هیچ گاه کنایه به طور مستقیم مثل به شمار

نمی آید.

۶_ اغلب مثل ها موسیقی درونی و بیرونی، رسایی دارند اما کنایات فاقد آن هستند.

۷_ همه ضرب المثل ها در زبان فارسی، کنایه شمرده می شوند،

اما، همه کنایه ها، ضرب المثل نیستند.

۸_ کنایه ها، یا در قالب ترکیب است یا در قالب جمله :

ترکیب؛

دندان گرد( حریص و طماع)

دم بریده ( زرنگ و ناقلا)

سر به مهر ( دست نخورده)

پاک باز ( عاشق صادق)

جمله ؛

هنوز از دهن، بوی شیر آیدش

(هنوز کودک است)

روی فلانی، زرد شد ( مریضی و ناشادی)

پرنده پر نمی زند ( ساکت وخلوت است)

روی فلانی، سرخ شد( شادابی و سلامتی

و نیز؛ شرمندگی و خجالت)

فنون کلاسداری و ایجاد انگیزه

#فنون کلاسداری


🔥 چند وقت قبل مراجعی داشتم پایه اول ابتدایی. بی انگیزگی و بی حوصلگی از قیافه دانش آموز ‌پیدا بود. خواستم خواندن و نوشتن دانش آموز را بررسی کنم ، کتاب رو باز کرد و متن چند درس که من خواستم را به سختی خواند، گفتم چند کلمه پای تخته بنویس ، کلمات را ناقص و بدخط نوشت. نشانه ها را کامل می شناخت ولی در خواندن و نوشتن مشکل داشت.

🤨 حدس زدم بی انگیره باشد. دفتر مشق ، کتاب فارسی و دفتر دیکته دانش آموز را بررسی کردم .اثری از برچسب یا مهر صد آفرین و بازخورد نقاشی شده ... نبود. چند کلمه ساده تر از کتاب پیدا کردم و گفتم بخوان و بعد برو پای تخته بنویس. دانش آموز خواند و پای تخته نوشت. شروع کردم به تعریف و تمجید و یک برچسب هم در کتاب و کنار متنی که خواند و نوشته بود چسباندم.

💥 برق شادی در نگاه دانش آموز موج زد و انگار موتوری بود که استارت را زده بودم و روشن شده بود. کلمات دیگری که سخت تر بودند را گفتم بخوان و بنویس ، و به راحتی آن کلمات و متن های بیشتری را با شور و شوق خواند و نوشت (ساعت تفریح هم با ذوق و اشتیاق به مادرش توضیح می داد که ببین من برچسب هزار آفرین گرفتم) و بعد از چند جلسه کاملا راه افتاد !!! (با معلم دانش آموز تماس گرفتم و پیشنهاد دادم این دانش آموز تشویق بشه تا اعتماد به نفس وی تقویت بشه و...)


✅ همکار و آموزگار عزیز ، خواهش میکنم به تلاش و پیشرفت دانش آموزان بخصوص پایه های #اول تا #سوم ابتدایی واکنش نشان دهید و با زدن #برچسب #مهر #طراحی و... انرژی و انگیزه را به دانش آموز منتقل کنید و در ضمن از #تحقیر و #تنبیه دانش آموزان پایه های #چهارم تا #ششم ابتدایی، جلو دوستان و همکلاسی ها #بپرهیزید که بر اعتماد به نفس آنها به شدت تاثیر خواهد گذاشت


♦️ عدم #اعتماد_به_نفس یکی از #شایعترین علل بروز #مشکلات_یادگیری می باشد

ادبیات فارسی( مقایسه ی دو واژه گذار و گزار)

تفاوت گذار و گزار

در متون مختلف سایتها، وبلاگها و شبکه های اجتماعی به کرات به اشتباه افراد در نوشتن املای صحیح واژگانی بر می خوریم که به «گذار» و یا «گزار» ختم شده اند.
«گزار» از مصدر «گزاردن» و «گذار» از مصدر «گذاشتن» است.
معنی مصدر «گزاردن» در فرهنگ دهخدا:
ادا کردن، انجام دادن، بجا آوردن چنانکه در نماز، طاعت، حق، شکر، شغل ، کار، مقصود، فرض ، فریضه ، حج
معنی مصدر «گذاشتن» در فرهنگ دهخدا:
نهادن، هشتن، قرار دادن، کردن، برجای نهادن

نتیجه می گیریم که «گذار» از ریشه «گذاشتن» است. این فعل به معنی قرار دادن و وضع کردن چیزی است. مثل گذاشتن کتاب در قفسه یا گذاشتن پول در جیب و ...
مثال: قانون گذار، بنیان گذار، نام گذاری و ...
اما «گزار» از ریشه «گزاردن» است و از انجام عملی فیزیکی خبر نمی دهد. بلکه به معنی انجام دادن و به جا آوردن و ادا کردن است.
مثال: نمازگزار، کارگزار، خدمت گزار و...

نکته در باب مصدر «گزاردن»:
مصدر «گزاردن» معنای دیگری نیز دارد: "برگرداندن از زبانی به زبان دیگر یا از بیانی به بیان دیگر، یا از نظامی به نظام دیگر"
بنابراین گزاردن برابر است با ترجمه کردن و گزارنده و گزارش، به معنای مترجم و ترجمه است.
خواب گزاری نیز یعنی "تعبیر خواب" و خواب گزار یعـنی تعبیرکننده خواب (معبر) و اصطلاحات دیگری همچون گزارشگر.

حالا که با تفاوت گذار و گزار آشنا شده اید به بررسی چند مثال از اشتباهات رایج در املای کلماتی می پردازیم که به «گذار» و یا «گزار» ختم می شوند، قبل از مطالعه جوابها سعی کنید با توجّه به مطالبی که در این مقاله خواندید خودتان را بیازمایید:

شکرگذاری یا شکرگزاری؟
همانطور که گفتیم «گزار» از مصدر «گزاردن» و به معنای انجام دادن و ادا کردن و به جا آوردن است، پس شکل صحیح واژه «شکرگزاری» است.

نام گزاری یا نام گذاری؟
همانطور گفته شد «گذار» از مصدر «گذاشتن» و معنای قرار دادن و وضع کردن است. پس شکل صحیح واژه «نام گذاری» است.

کارگذاران یا کارگزاران؟
کارگزار کسی است که کاری که مسئولیتی را که مشتری بر عهده او قرار داده است "انجام می دهد". طبق آنچه گفته شد «انجام دادن» از معانی مصدر «گزاردن» بود. پس شکل صحیح واژه "کارگزار" است.

نمازگزار یا نمازگذار؟
یکی از معانی «گزاردن»، به جا آوردن و ادا کردن بود. پس شکل صحیح واژه «نمازگزار» است.

شکرگذاری یا شکرگزاری؟
شکرگزاری به معنای به جا آوردن قدردانی و تشکّر است، پس شکل صحیح واژه «شکرگزاری» است.

بارگذاری یا بارگزاری؟
مسلّماً قرار است بار را در جایی قرار دهیم. "قرار دادن" از معانی مصدر «گذاشتن» است. پس املای صحیح واژه «بارگذاری» است.

امانت گزار یا امانت گذار؟
املای هر دو واژه صحیح است. گفتیم که «گزار» از مصدر «گزاردن» به معنای "انجام دادن، ادا کردن و به جا آوردن" است. پس امانت گزار به معنای کسی است که شرط امانت داری را به جا می آورد. گفتیم که «گذار» از مصدر «گذاشتن» به معنای "قرار دادن" است. پس امانت گذار کسی است که که چیزی را به عنوان امانت نزد شخص دیگری قرار می دهد. املای هر دو واژه صحیح است، امّا دقت داشته باشید که معانی آنها متفاوت است و نباید به جای یکدیگر استفاده شوند.

خدمت گزار یا خدمت گذار؟
طبق آنچه گفتیم و تکرار کردیم، «گزار» از مصدر «گزاردن» به معنای "انجام دادن، ادا کردن و به جا آوردن" است ولیکن «گذار» از مصدر «گذاشتن» و به معنای "قرار دادن و وضع کردن" است. پس املای صحیح کلمه «خدمت گزار» است. یعنی کسی که به دیگران خدمت می کند.

مناقصه گزار یا مناقصه گذار؟
همانطور که گفته شد، یکی از معانی مصدر «گزاردن»، انجام دادن است، بنابراین شکل صحیح این واژه «مناقصه گزار» است، یعنی کسی که مناقصه را برگزار می کند.

داستانهای کوتاه و عارفانه

✨﷽✨

✅داستانی زیبا و عارفانه

✍ﻣﺮﺩﯼ ﺑﺎ ﭘﺪﺭﺵ ﺩﺭ ﺳﻔﺮ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭘﺪﺭﺵ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﻓﺖ. ﺍﺯ ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺣﻮﺍﻟﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ: «ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺑﺮ ﻣﺮﺩﻩ ﻫﺎﯼ ﺷﻤﺎ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪ؟ »

ﭼﻮﭘﺎﻥ ﮔﻔﺖ: «ﻣﺎ ﺷﺨﺺ ﺧﺎﺻﯽ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ؛ ﺧﻮﺩﻡ ﻧﻤﺎﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﻢ» ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ : ﺧﻮﺏ ﻟﻄﻒ ﮐﻦ ﻧﻤﺎﺯ ﭘﺪﺭ ﻣﺮﺍ ﻫﻢ ﺑﺨﻮﺍﻥ! ﭼﻮﭘﺎﻥ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺟﻤﻠﻪ ﺍﯼ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: نماﺯﺵ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ!

ﻣﺮﺩ ﮐﻪ ﺗﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﻧﻤﺎﺯﯼ ﺑﻮﺩ؟

ﭼﻮﭘﺎﻥ ﮔﻔﺖ: ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺑﻠﺪ ﻧﺒﻮﺩﻡ ﻣﺮﺩ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﻧﺎﭼﺎﺭﯼ ﭘﺪﺭ ﺭﺍ ﺩﻓﻦ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ. ﺷﺐ ﻫﻨﮕﺎﻡ، ﺩﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﺭﺅﯾﺎ ﭘﺪﺭﺵ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺧﻮﺑﯽ ﺩﺍﺭﺩ. ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﭘﺮﺳﯿﺪ: «ﭼﻪ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺭﺍﺣﺖ ﻭ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺍﯼ؟» ﭘﺪﺭﺵ ﮔﻔﺖ: ﻫﺮ ﭼﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﺯ ﺩﻋﺎﯼ ﺁﻥ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺩﺍﺭﻡ! ﻣﺮﺩ، ﻓﺮﺩﺍﯼ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺟﻨﺎﺯﮤ ﭘﺪﺭﺵ ﭼﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﭼﻪ ﺩﻋﺎﯾﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ؟

ﭼﻮﭘﺎﻥ ﮔﻔﺖ: «ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻨﺎﺭ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺁﻣﺪﻡ ﻭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻃﯽ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﻦ ﻭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﺷﺪ، ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﮔﻔﺘﻢ: «ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩ، ﺍﻣﺸﺐ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﻣﻦ ﺑﻮﺩ، ﯾﮏ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﯽ ﺯﺩﻡ. ﺣﺎﻻ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩ، ﺍﻣﺸﺐ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺗﻮﺳﺖ. ﺑﺒﯿﻨﻢ ﺗﻮ ﺑﺎ ﺍﻭ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ؟»

‌‌🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد!

غیبت چیست ؟

💢غیبت چیست؟

✍ابوذر از حضرت محمد (ص) پرسید:

«یا رسول الله! غیبت چیست؟» حضرت محمد پاسخ دادند:«حرفی درباره شخص غائبی بزنی که بدش بیاید» ابوذر گفت:«اگر عیبی در او باشد و من همان عیب را بگویم چطور؟»

حضرت محمد فرمودند:

«غیبت این است که شما، عیبی که در او هست بگویی. اگر عیبی نبود، که دیگر غیبت نیست؛ تهمت است!»

🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد!

داستانهای آموزنده

✨﷽✨

✅داستان کوتاه و پندآموز

✍مردی داشت گوسفندی را از کامیون پایین می آورد تا آن را برای روز عید قربانی کند . گوسفند ازدست مرد جدا شد و فرار کرد.مردشروع کردبه دنبال کردن گوسفند تا اینکه گوسفند وارد خانه یتیمان فقیری شد . عادت مادرشان این بود که هر روز کنار در می ایستاد و منتظر می ماند تا کسی غذا و صدقه ای را برایشان بگذارد و او هم بردارد. همسایه ها هم به آن عادت کرده بودند.

هنگامی که گوسفند وارد حیاط شد مادر یتیمان بیرون آمد و نگاه کرد .ناگهان همسای شان ابو محمد را دید که خسته و کوفته کنار در ایستاده . زن گفت ای ابو محمد خداوند صدقه ات را قبول کند .او خیال کرد که مرد گوسفند را به عنوان صدقه برای یتیمان آورده .مرد هم نتوانست چیزی بگوید جز اینکه گفت :خدا قبول می کند. ای خواهرم مرا به خاطر کمکاری و کوتاهی در حق یتیمانت ببخش. بعدا مرد رو به قبله کرد و گفت خدایا ازم قبول کن.

روز بعد مرد بیرون رفت تا گوسفند دیگری را بخرد و قربانی کند. کامیونی پر از گوسفند دید که ایستاده . گوسفندی چاق و چنبه تر از گوسفند قبلی انتخاب کرد. فروشنده گفت بگیر و قبول کن و دیگه با هم منازعه نکنیم. مرد گوسفند را برد وسوار ماشین کرد. برگشت تا قیمتش را حساب کند .فروشنده گفت این گوسفند مجانی است و دلیلش هم این است که امسال خداوند بچه گوسفندان زیادی به من ارزانی نمود و نذر کردم که اگر گوسفندان زیادی داشتم به اولین مشتری که به او گوسفند بفروشم هدیه باشد .
پس این نصیب توست ...

صدقه را بنگر که چه چیزیست!!
صدقه دهید چونکه کفن بدون جیب است ...

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد!

شعر صلوات چهارده معصوم برای کودکان

🌼صلوات چهارده معصوم علیه السلام

اول بخوان خدا را

مقصودِ انبیا را

محبوبِ مصطفی را

صل علی محمد

صلوات برمحمد

صلوات را خدا گفت

جبریل بارها گفت

در شأنِ مصطفی گفت

صل علی محمد

صلوات برمحمد

شاهِ نجف علی گفت

آن جان به کف علی گفت

در پیشِ صف علی گفت

صل علی محمد

صلوات برمحمد

زهرا که مادر ماست

خیرالنساءِ دنیاست

ازشیعیانِ خود خواست

صل علی محمد

صلوات برمحمد

بعد از علی حسن گفت

برجمله مرد و زن گفت

درجمع و در عَلَن گفت

صل علی محمد

صلوات برمحمد

آقای ما حسین است

ما را که نور عین است

مظلوم عالَمَین است

صل علی محمد

صلوات برمحمد

گُل می شکفت و این گفت

خورشید و مَه چنین گفت

با زین العابدین گفت

صل علی محمد

صلوات برمحمد

باقر امامِ دین گفت

فرزند عابدین گفت

در علم، برترین گفت

صل علی محمد

صلوات برمحمد

گوید امامِ صادق

هستی اگر که عاشق

بفرست با خلائق

صل علی محمد

صلوات برمحمد

هفتم گلِ امامت

کاظم به وقتِ حاجت

می گفت در عبادت

صل علی محمد

صلوات برمحمد

آن سبطِ پاکِ محمود

هشتم رضا که فرمود

این ذکرِ ناب پر سود

صل علی محمد

صلوات برمحمد

ما شیعه ی تقی ایم

خاکِ رهِ نقی ایم

صد شکر متقی ایم

صل علی محمد

صلوات برمحمد

گر یارِ عسکری ایم

از دشمنان بری ایم

خواهانِ برتری ایم

صل علی محمد

صلوات برمحمد

مهدی امام غائب

برشیعیانِ تائب

گوید که درمصائب

صل علی محمد

صلوات برمحمد

ما عاشق و دچارش

هر دم به انتظارش

جان ها همه نثارش

صل علی محمد

صلوات برمحمد

🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼

اللهم صل علی محمد و آل محمد

اختلالات یادگیری

📚📝انواع اختلالات یادگیری چیست؟📝

📝اختلالات یادگیری دسته ای از اختلالات مربوط به یادگیری هستند که شامل ۳ اختلال یادگیری در دیکته نویسی، روخوانی و ریاضی است.
تعدادی از کودکانی که مشکل دیکته نویسی دارند اختلال روخوانی هم دارند و بالعکس کودکان نارساخوان در دیکته نویسی هم مشکل دارند.
در مجموع ۳۰ تا ۵۰ درصد مردم دچار اختلال یادگیری ناشناخته هستند و تقریبا ۳ میلیون کودک بین ۶ تا ۱۸ سال به نوعی برخی اختلالات یادگیری را دارند.
نکته مهم آن است که این اختلالات در پسران بیشتر از دختران است.
حدود نیمی از اختلال های یادگیری در حوزه های اختلال خواندن طبقه بندی می شوند،
در بیشتر موارد شروع اختلال یادگیری در فاصله زمانی پیش از دبستان تا کلاس دوم مشخص می شود.
شروع پیش از کلاس اول معمولا نشانگر نوعی تاخیر رشدی در زبان، تاخیر در یادگیری مفاهیم جدید در خانه یا تاخیر در عملکرد، در مقایسه با همسالان پیش دبستانی و مهدکودکی است.
شروع در اوایل ورود به مدرسه معمولا به شکل نمره های پایین و یادگیری ضعیف معلوم می شود.

⁉️✅چطور می توان اختلال یادگیری را تشخیص داد؟

📌این کودکان بهره هوشی طبیعی دارند، از نظر حواس بینایی و شنوایی سالم بوده و امکانات محیطی و آموزشی نسبتا مناسبی هم دارند.
این کودکان محدودیت های شدید عاطفی ندارند اما با وجود این، در یک یا چند زمینه مثلا درس دیکته یا روخوانی پایین تر از حد انتظار با توجه به بهره هوشی هستند.
برای تشخیص انواع اختلالات یادگیری در کلاس اول باید حداقل ۶ تا ۹ماه از شروع سال تحصیلی گذشته باشد زیرا بسیاری از اشکالات ذکر شده در شروع سوادآموزی طبیعی تلقی می شوند.
برای تشخیص اختلال یادگیری دیدن دفتر دیکته، ریاضی و مشاهده روخوانی کودک الزامی است و در صورت داشتن آگاهی از این اختلالات بهترین مرجع تشخیص، معلمان هستند.

🌐📌اختلالات مربوط به ریاضی کدام است؟

در این اختلال کودک به طور اختصاصی با وجود داشتن هوش طبیعی در عملکرد ریاضی بسیار ضعیف عمل می کند و اختلاف نمره ریاضی با سایر دروس کاملا مشخص است.
در هر مقطع تحصیلی کودک در کسب مهارت های ریاضی مربوط به همان مقطع اشکال دارد.
مشکلات شایع در این گروه از کودکان شامل نفهمیدن اصطلاحات ریاضی، درک نکردن اعمال و مفاهیم ریاضی، نشناختن نمادهای عددی یا گروه بندی ارقام، رعایت نکردن مراحل ریاضی، شمارش اشیا و یادگیری جدول ضرب و اشکال در مهارت هایی که نیاز به تمرکز دارد مانند کپی کردن درست اعداد و به خاطر سپردن اعداد است.
در تعدادی از کودکان که اختلالات یادگیری و علائم مربوط به کمبود تمرکز نیز وجود دارد، اشتباهات ناشی از بی دقتی نیز به علائم اختلالات یادگیری اضافه می شوند.
در صورت وجود هر ۲ اختلال یادگیری و کمبود تمرکز، استفاده از داروهای اختصاصی برای افزایش تمرکز، کمک کننده است. علائم همراه دیگر شامل اضطراب، افسردگی، بی علاقگی به انجام تکالیف مدرسه و بی میلی برای حضور در مدرسه به دلیل کاهش اعتماد به نفس در کودک است.

⁉️✳️📌این اختلال چطور درمان می شود؟

از نظر درمانی این کودکان نیازمند آموزش های خاص هستند و موثرترین راه، استفاده از آموزش های کمکی است. در اکثر شهرها مرکز ویژه اختلالات یادگیری وابسته به سازمان آموزش و پرورش و تعدادی مراکز خصوصی که برای این دسته از کودکان برنامه آموزشی خاص دارند، وجود دارد.
به هر حال دانش آموزانی که اختلالات یادگیری دارند، مظلوم ترین کودکان در نظام آموزشی هستند که با تشخیص زودرس و درمان به موقع در بسیاری از موارد مشکلات یادگیری آن ها حل می شود.
با حمایت درست و مداخله مناسب، این کودکان می توانند در مدرسه موفق بوده و در بزرگسالی نیز انسانی موفق باشند.


📚🍃📚🍃📚🍃📚🍃📚

ارزیابی تکمیلی پنجگانه آموزگاران

مراحل ۵گانه ارزیابی تکمیلی آموزگار ابتدایی به شرح زیر است:

۱- مصاحبه عمومی و گزینش
مصاحبه عمومی روند بررسی صلاحیت‌های عمومی داوطلبان آزمون استخدامی آموزگاری است که بر اساس جدول شایستگی مورد انتظار و شاخص‌های مورد نظر گزینش، انجام می‌گردد. این مرحله معمولا ۱ ساعت به طول می انجامد و مصاحبه با حضور نماینده گزینش انجام می شود. در این بخش داوطلب می بایست به سوالات از پیش طراحی شده که ارزیاب درنظر گرفته است پاسخ دهد. لازم به ذکر است که داوطلبان می توانند با مطالعه سوالات مصاحبه آزمون استخدامی آموزش و پرورش سال های گذشته، علاوه بر آشنایی با نوع سوالات، خود را برای آزمون نیز آماده سازند.

۲- ارزیابی و مصاحبه تخصصی
سوالات ارزیابی تکمیلی آموزگاران در مراحل ارزیابی استخدام آموزش و پرورش متفاوت می باشد. به طور مثال در بخش عمومی سوالاتی در حوزه ارزش های اسلامی و انقلابی، مباحث عقیدتی و سیاسی و شناختی مدنظر می باشد. اما در بخش ارزیابی و مصاحبه تخصصی، بیشتر مهارت در تدریس و انگیزه داوطلب بررسی می شود. لازم به ذکر است که بسیاری از سوالات تخصصی از منابع آزمون استخدامی آموزش و پرورش طرح می شوند که داوطلبان می توانند با مطالعه آن‌ها خود را برای آزمون آماده سازند.

۳- ارائه تحلیلی درس (تدریس)
یکی از دیگر بخش های ارزیابی تکمیلی آموزگار ابتدایی مرحله ارائه تدریس می باشد. در این تمرین، رابطه با دانش‌آموز سنجیده می‌شود. به بیان مصداقی، داوطلب در نقش معلم ابتدایی یک مدرسه‌ باید یکی از مباحث درسی را به طور فرضی مانند ریاضی، علوم و… را در مقطع شبیه‌سازی شده و با توجه به اطلاعاتی که در اختیار دارد، ارائه کند.

داوطلبان پس از دریافت موضوع خود، تا نهایتا 1 ساعت وقت دارند تا علاوه بر آمادگی حول محور موضوع، طرح درس مناسبی را از آن تهیه نموده و خود را برای ارائه تدریس و تحلیل درس آماده سازند. در این مرحله داوطلبان 30 دقیقه فرصت دارند تا با توجه به نکات مهمی که در سناریو وجود داشته است، تدریس موضوع را برای فرد ارزیاب انجام دهند.

۴- ایفای نقش

بررسی نوع مواجهه داوطلب با والدین دانش‌آموزان در راستای اهداف تربیتی نظام آموزش و پرورش خواهد بود. داوطلب در این تمرین باید جلسه‌ای را با والدین دانش‌آموزی که تکمیل اهداف تربیتی او نیازمند همکاری بیشتر معلم و خانواده است، داشته باشد و با بررسی موانع پیش رو، مسیری سازنده و متناسب با نیازهای دانش‌آموز تعریف کند.

در این مرحله داوطلب می بایست در نقش معلم با اولیای یک دانش آموز جلسه ای را برگزار نماید. پیش از این مرحله سناریو جلسه با اولیا در اختیار داوطلب قرار می گیرد. در جلسه ایفای نقش داوطلب در مقابل فردی که نقش والد را بازی می کند قرار گرفته و پیرامون موضوع سناریو به گفت و گو می پردازند. طبق اعلام آموزش و پرورش این بخش حدودا 20 الی 30 دقیقه به طول می انجامد. لازم به ذکر است که در این جلسه فرد ارزیاب نیز حضور خواهد داشت و تمامی موارد یادداشت و بررسی می شود.

توجه: در این ارزیابی، فرد پذیرفته شده با بازیگری روبرو خواهد شد که از قبل بر روی سناریو تسط دارد.

۵- کار و بحث گروهی

در این تمرین، توانایی داوطلب در ایفای نقش اجتماعی یک معلم و توانمندی او برای شکوفایی استعدادهای اجتماعی و فرهنگی دانش‌آموزان بررسی می‌شود. در این تمرین، داوطلب به عنوان معلم، مشارکت فعالانه در مسائل حادث جامعه، خواهد داشت و بایستی با همکاران خود در این زمینه، بحث و گفتگوی نقش‌آفرین داشته باشد.

در بخش بحث گروهی یک سناریو واحد و از پیش مشخص شده در اختیار تمامی داوطلبان قرار می گیرد و متقاضیان می بایستی پس از 1 ساعت مطالعه و تمرین با توجه به برداشت و نظر خود در بحث گروهی که در ارتباط با آن موضوع و بین 4 الی 6 نفر می باشد، شرکت کنند.

🌺🌺🌺

اوتیسم و طیف های گوناگون آن

اوتیسم یک اختلال است، نه یک بیماری، که در سه سال اول زندگی ظاهر می‌شود و مادام العمر با فرد باقی می‌ماند. این اختلال بیشتر به دلیل مشکلات در ارتباط و تعاملات اجتماعی، همچنین به خاطر رفتارهای کلیشه‌ای و مشکلات حسی و رفتاری شناخته می‌شود. افراد مبتلا به اوتیسم جهان را به شکلی متفاوت از دیگران درک می‌کنند، که این موضوع تعاملاتشان با جامعه را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

اوتیسم دارای طیف وسیعی از نشانه‌هاست و می‌توان آن را از درجات خفیف تا شدید تقسیم‌بندی کرد. علائم اوتیسم از فردی به فرد دیگر متفاوت است، و بنابراین، هر فرد ممکن است ترکیب متفاوتی از این رفتارها را نشان دهد. بنابراین، دو کودک با یک تشخیص ممکن است در رفتار و مهارت‌های خود تفاوت‌هایی داشته باشند.

اوتیسم به عنوان یک اختلال با عملکرد متفاوت شناخته می‌شود و افراد ممکن است از "شبه اوتیسم" یا "اوتیسم با عملکرد بالا و پایین" یاد کنند. با این حال، اهمیت دادن به درمان و پیشرفت آن مهم‌تر از نام بیماری است. با درمان مناسب و به موقع، این کودکان می‌توانند محتوای آموزشی را یاد بگیرند، رفتارهای مناسبی را نشان دهند، و در آینده مانند دیگر افراد جامعه زندگی کنند.

هر فرد مبتلا به اوتیسم دارای شخصیت منحصر به فرد خود است و ممکن است در برقراری ارتباطات کلامی و اجتماعی با چالش‌هایی روبرو شود. برخی از این کودکان ممکن است در شروع مکالمات دچار مشکل شوند و معمولاً به صورت یک‌طرفه در مورد موضوعات مورد علاقه خود صحبت می‌کنند.

در نتیجه، تشخیص دقیق اوتیسم و تعیین استراتژی‌های درمانی مناسب برای هر فرد، نیازمند دانش و تخصص کافی است.

دو خاطره زیبا و آموزنده

#پندانه 💚
✨﷽✨

✍️ دو خاطره متفاوت از گم‌شدن مداد سیاه در مدرسه

🔻مرد اول می‌گفت:

🔹چهارم ابتدایی بودم. در مدرسه مداد سیاهم را گم کردم. وقتی به مادرم گفتم، سخت مرا تنبیه کرد و به من گفت بی‌مسئولیت و بی‌حواس هستم.

🔸آن‌قدر تنبیه مادرم برایم سخت بود که تصمیم گرفتم دیگر هیچ‌وقت دست خالی به خانه برنگردم و مداد‌های دوستانم را بردارم.

🔹روز بعد نقشه‌ام را عملی کردم. هر روز یکی‌دو مداد کش می‌رفتم تا اینکه تا آخر سال از تمامی دوستانم مداد برداشته بودم.

🔸ابتدای کار خیلی با ترس این کار را انجام می‌دادم، ولی کم‌کم بر ترسم غلبه کردم و از نقشه‌های زیادی استفاده کردم تا جایی که مداد‌ها را از دوستانم می‌دزدیدم و به خودشان می‌فروختم.

🔹بعد از مدتی این کار برایم عادی شد. تصمیم گرفتم کار‌های بزرگ‌تر انجام دهم و کارم را تا کل مدرسه و دفتر مدیر مدرسه گسترش دادم.

🔸خلاصه آن سال برایم تمرین عملی دزدی حرفه‌ای بود تا اینکه حالا تبدیل به یک سارق حرفه‌ای شدم!

🔻مرد دوم می‌گفت:

🔹دوم دبستان بودم. روزی از مدرسه آمدم و به مادرم گفتم:
مداد سیاهم را گم کردم.

🔸مادرم گفت:
خب چه کار کردی بدون مداد؟

🔹گفتم:
از دوستم مداد گرفتم.

🔸مادرم گفت:
خوبه. دوستت ازت چیزی نخواست؟ خوراکی یا چیزی؟

🔹گفتم:
نه. چیزی از من نخواست.

🔸مادرم گفت:
پس او با این کار سعی کرده به دیگری نیکی کند، ببین چقدر زیرک است. پس تو چرا به دیگران نیکی نکنی؟

🔹گفتم:
چگونه نیکی کنم؟

🔸مادرم گفت:
دو مداد می‌خریم، یکی برای خودت و دیگری برای کسی که ممکن است مدادش گم شود. آن مداد را به کسی که مدادش گم می‌شود، می‌دهی و بعد از پایان درس پس می‌گیری.

🔹خیلی شادمان شدم و بعد از عملی‌کردن پیشنهاد مادرم، احساس رضایت خوبی داشتم. آن‌قدر که در کیفم مداد‌های اضافی بیشتری می‌گذاشتم تا به نفرات بیشتری کمک کنم.

🔸با این کار، هم درسم خیلی بهتر از قبل شده بود و هم علاقه‌ام به مدرسه چند برابر شده بود. ستاره کلاس شده بودم. به گونه‌ای که همه مرا صاحب مداد‌های ذخیره می‌شناختند و همیشه از من کمک می‌گرفتند.

🔹حالا که بزرگ شده‌ام و از نظر علمی در سطح عالی قرار گرفته‌ام و تشکیل خانواده داده‌ام، صاحب بزرگ‌ترین جمعیت خیریه شهر هستم.

((( این است قدرت مادر )))

با دقت بخوانید

دعاهای قرآنی

دعاهای قرآنی

خواندن دعا باید با معرفت و شناخت خداوند قادر و یگانه همراه باشد تا به مرحله ی استجابت نزدیک گردد.

🌸اللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن
📖 اللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن
🌸اللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن
📖اللّهُمَّ اغْفِرلَنا ذُنُوبَنا بِالْقُرآن
🌸اللّهُمَّ اَکْرِمْنا بِکَرامَةَ الْقُرآن
📖اللّهُمَّ ارْحَمْنا بِالْقُرآن
🌸اللّهُمَّ اخْذُلِ الْکُفّارَ وَالْمُنافِقینَ بِالْقُرآن
📖اللّهُمَّ اشْفِ مَرضانا بِالْقُرآن
🌸اللّهُمَّ ارْحَم مَوْتانا بِالْقُرآن
📖اللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوفیقَ الطّاعَةَ بِالْقُرآن
🌸اللّهُمَّ ارْزُقنا حَجَّ بَیتِکَ الْحَرامَ بِالْقُرآن
📖اللّهُمَّ تَقَبَّل صَلاتَنا بِالْقُرآن
🌸اللّهُمَّ تَقَبَّل تِلاوَتَنا بِالْقُرآن
📖اللّهُمَّ اسْتَجِب دُعاءَنا بِالْقُرآن
🌸اللّهُمَّ اجْعَلْنا مِنَ الْمُصَلّینِ بِالْقُرآن
📖اللّهُمَّ اجْعَلْنا مِنَ الْمُتَّقینِ بِالْقُرآن

نوروز چه روزیست ؟ (روز ظهور منجی بشریت)

🎉یـامقلب القلوب و الابصار🌸یـا مـدبرالیـل و النـهار🎉

یـامحـول الحـول و الاحـوال

🌸حـول حـالنا الی احسن الحـال
🎉حـلول سـال نــو
🌸و بـهار پرطراوت را بر مسلمانان جهان شاد باش عرض نموده و آرزوی سالی پر خیر و برکت و پر از معنویت را برای همه آرزو دارم .

🌸 نـوروزتـون پیروز و مـبـارک 🌸

🌺نوروز روز ظهور منجی بشریت


🌺از معلی بن خنیس روایت است که در روز *نوروز* به محضر امام صادق علیه السلام وارد شدم که ایشان فرمود:

🌺 می دانی امروز چه روزی است ؟ گفتم : فدایتان شوم ، این روز روزی است که عجم(ایرانی ها) آن را بزرگ می دارند و در آن هدیه می دهند

پس حضرت فرمود :
ای معلی ! روز نوروز روزی است که:

١. الله از بندگان پیمان گرفت که او را عبادت کنند و بر او شریکی قرار ندهند.

٢. به رسولان و حجج او ایمان آورند و به ائمه علیهم السلام ایمان آورند.

٣. اولین روزی است که خورشید در آن طلوع کرده و بادها در آن وزیدن گرفته اند و زینت زمین در این روز آفریده شده.

٤. روزی است که کشتی نوح بر کوه جودی استقرار یافت.

٥. روزی است که در آن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم امیرالمؤمنین را بر شانه هایش گذاشت تا بتهای قریش را از بالای بیت الحرام سنگ زند و بشکند و همینطور است درباره ابراهیم علیه السلام.

٦. روزی است که نبی صلی الله علیه و آله و سلم به اصحابش امر کرد که با علی علیه السلام به اسم امیرالمؤمنین بیعت کنند و در آن روز بیعت دوم واقع شد.

٧. آن روزی بود که علی علیه السلام به اهل نهروان ظفر یافت و ذوثدیه را کشت.

٨.روزی است که قائم ما و صاحبان امر ظهور می کنند و آن روزی است که حضرت قائم ع بر دجال ظفر می یابد


🌺نوروزی نیست مگر اینکه ما در انتظار فرج هستیم. برای اینکه آنروز، از ایام ما و ایام شیعه ی ماست که عجم(ایرانی ها) آن را حفظ کرده در حالی که شما آن را ضایع کردید


🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز می باشد!

پاداش مدح حضرت علی علیه السلام

طلبه ای که به لوستر های حرم حضرت امیر المؤمنین (عليه السلام) اعتراض داشت

فاضل بزرگوار سید جعفر مزارعى روایت کرده : یکى از طلبه هاى حوزه با عظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیر قابل تحملّى بود . روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) عرضه مى دارد : شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید ، در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم ؟! شب امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در خواب مى بیند که آن حضرت به او مى فرماید : اگر مى خواهى در نجف مجاور من باشى اینجا همین نان و ماست و فجل و فرش طلبگى است ، و اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد دکن به خانه فلان کس مراجعه کنى ، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو :
به آسمان رود و کار آفتاب کند .

پس از این خواب ، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد : زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است ، شما مرا به هندوستان حواله مى دهید !! بار دیگر حضرت را خواب مى بیند که مى فرماید : سخن همان است که گفتم ، اگر در جوار ما با این اوضاع مى توانى استقامت ورزى اقامت کن ، اگر نمى توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگیرى و به او بگویى: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) ، پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن ، کتاب ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى رساند، و اهل خیر هم با او مساعدت مى کنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را مى گیرد ، مردم از این که طلبه اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد ، تعجب مى کنند !!

وقتى به در خانه آن راجه مى رسد در مى زند ، چون در را باز مى کنند ، مى بیند شخصى از پله هاى عمارت به زیر آمد ، طلبه وقتى با او روبرو مى شود مى گوید: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) ، فوراً راجه پیش خدمت هایش را صدا مى زند و مى گوید : این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید ، و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگى اش وى را به حمام ببرید ، و او را با لباس هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید . مراسم به صورتى نیکو انجام مى گیرد ، و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى شود .

فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند ، و هر کدام در آن سالن پر زینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند ، از شخصى که کنار دستش بود ، پرسید : چه خبر است ؟ گفت : مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است . پیش خود گفت : وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است . هنگامى که مجلس آراسته شد ، راجه به سالن درآمد ، همه به احترامش از جاى برخاستند ، و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست .نگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت : آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم ، و همه مى دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است ، یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى بندم ، و شما اى عالمان دین ، هم اکنون صیغه عقد را جارى کنید .

چون صیغه جارى شد ، طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود ، پرسید : شرح این داستان چیست ؟

راجه گفت : من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین (علیه السلام) شعرى بگویم ، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم . به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم ، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود ، به شعراى ایران مراجعه کردم ، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى زد ، پیش خود گفتم : حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین (علیه السلام) قرار نگرفته است ، لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید ، نصف دارایى ام را به او ببخشم ، و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم .

شما آمدید و مصراع دوم را گفتید ، دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است . طلبه گفت : مصراع اول چه بود ؟ راجه گفت : من گفته بودم :
به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند
طلبه گفت : مصراع دوم از من نیست ، بلکه لطف خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) است . راجه سجده شکر کرد و خواند :

به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند *
به آسمان رود و کار آفتاب کند

به عشق امیر مومنان علی (ع) به اشتراک بگذارید....🙏


🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد!